دلم گر فت کنج خانه هایم
زمانی که
مدتهاست
پر از سکوت است
چشمانم در قفس ذهنم ترکیدند بس که تا آخرین لحظات پاک بودن تو را صدا زدند
مولای من من و امثال من منتظر نگاهت هستیم
همچنان
آیا می شنوی؟
منم
همان تویی که گفتی به یادتان هستیم
همه وقت
والبته با چشمانی اشکبار
خدای من به او بگو که دوستش دارم
فقط...
نو شته شده توسط ضیافت.
ضیافت الهی
ضیافتی برای روح
روحی که عصاره وجود انسان . برترین آفریده خداوند است
والبته خود میهمان جسمی متعالی
رمضان الهی .
آوردگاه افکار جسمی است برای روحانی شدن
ماوایی برای جنگیدن خیر وشر درون برای پیروزی بر افکاری غیر روحانی
مبارزه ای برای اثبات وجودی متعالی در کاسه ای به نام انسان
نبرد سختی است
برای خودم و همه بندگانش نه در این شب که برای همیشه آرزوی پیروزی در جبهه خداوندی را دارم .
التماس دعا
نوشته شده توسط ضیافت .
هفت نکته از زندگی امام حسن (ع) که کمتر شنیده ایم:
1?
امام حسن(ع) بسیار خوش اخلاق بود وقتی خبر شهادت پدرش امام علی(ع) به معاویه رسید،گفته بود :”هرگز نشنیدم که کسی از زبان حسن بن علی در امام نباشد.”خود این معاویه بارها کوشید تا حضرت را عصبانی کند و نتوانست.از جمله بعد از ماجرای صلح،معاویه که به کوفه آمده بود در مسجد کوفه سخنرانی کرده بود و بعد هم به امام حسن(ع) گفته بود :”تو هم بر منبر برو و درباره برتری ما چیزی بگو”.حضرت بالای منبر رفته بود و در فضایل جد بزرگوارش پیامبر خاتم سخنرانی کرده بود .معاویه چند بار سخن امام حسن(ع) را قطع کرده بود که “حالا ای حسن درباره خرما سخن بگو”یا چیزهای مشابه. امام حسن(ع) بدون ذره ای عصبانیت جواب معاویه را میداد و اتفاقا جواب مفصل و شاعرانه ای هم میداد (مثلا در وصف خرما اینطور فرمود : باد بارورش کند و خورشیدش بپرورد و ماهش رنگ آمیزد و گرمایش بپزاند و نسیم شبش خنک و گوارا سازد.) و بعد سخن خود را ادامه می داد
نقل شده است که در تشییع پیکر مطهرش ، مروان بن حکم هم زیر تابوت را گرفته بود . امام حسین (ع) به مروان اعتراض کرد که تا برادرم زنده بود باعث اندوهش بودی حالا چه شده که در تشییعش شرکت کرده ای؟.مروان جواب داد : این کارها را در حق کسی انجام میدهم که حلم و خویشتن داری اش با کوه ها برابر بود.
2?
امام حسن(ع) بسیار خوش رو و خوش پوش بود . ظاهر حضرت را اینگونه توصیف کرده اند : رنگ صورتش سفید بود با کمی سرخی ،چشمانش سیاه،گونه های هموار،ریش بلند که به رنگ سیاه خضابش می کرد،موهای مجعد،قد میانه ،شانه های عریض و استخوانهای درشت.
حتی در متون و منابع قدیم میخوانیم که آن حضرت هم مثل برادر علمدارش ،به “ماه” تشبیه میشده . مثلا در میان رجز های عاشوراییان ، میبینیم که در آن هنگامه جنگ و خون ، از زیبا رویی امام حسن(ع) یاد شده است.معلوم است که این صفت حضرت آن قدر شاخص بوده که حتی در چنان وضعیتی سریع به خاطر بیاید.برای نمونه رجز سوید بن عمرو خثعمی(کسی که در عاشورا ابتدا جنگید و از شدت جراحت بیهوش شد ، عصر وقتی به هوش آمد که شنید سپاهیان عمر سعد می گویند “حسین کشته شد”سوید خنجری را که کنارش داشت ،برداشت و به دشمن حمله کرد و این بار به شهادت رسید) را ببینید که چنین است : اقدم حسین الیوم تلقی احمدا/و شیخک الخیر علینا ذاالندا
وحسنا کالبدر لاقی الاسعدا/و عمک القرم الهمام الارشدا
حمزة لیث الله یدعی اسدا / و ذاالجناحین تبوا مقعدا
فی جنة الفردوس یغلو صعدا
یعنی : بیا ای حسین!که امروز در باغ بهشت ، پیامبر و پدر نیکوکار و بخشنده اترا ملاقات می کنی ، و حسن ماه سیما را که نیک بختان را ملاقات کرد و عموی شجاع و با سخاوتت حمزه را که در راه حقیقت گام برداشت و شیر خدا نامیده شد و جعفر طیار را که در بهشت مقامش بالاست.
3?
امام حسن(ع) شغل باغداری داشت.در جنوب مدینه ، نخلستان های وسیعی است که هنوز هم هست و اینها همان است که علی(ع) در دور غصب خلافت آباد کرده بود.این منطقه بخاطر چاه هایی که امام علی (ع)در ؟آن حفر کرده بودند به “ابیار علی” معروف است . این نخلستانها را امام به پسر ارشدشان یعنی امام حسن(ع) سپردند و وقفنامه ای هم نوشتند که خود نخل ها و باغ ها را نباید فروخت و کسی که روی زمین کار می کند ، بعد از برداشتن سود خودش از محصول باغ بقیه درآمد را بین فقرا تقسیم کند. امام حسن(ع) و بعد ها اولاد امام حسن(ع) روی این باغ ها کار می کردند.
4?
امام حسن(ع) به شدت اهل رفاقت بود. در این حد نقل است که در لحظات پایانی عمر و وقتی که زهر کامل اثر کرده بود ، دیدند که امام طوری اشک میریزند که صورتش خیس شده بود.تصور کردند از درد زهر است ولی امام فرمود : “من بر دو چیز گریه می کنم یکی برای هیبت روز قیامت که بسیار سخت است دوم بخاطر فراق دوستان که این نیز کار مشکلی است”این هم توصیف یک رفیق خوب از زبان آن حضرت : “با کسی رفاقت کن که باعث شرمساری ات نشود ، اگر از او کمک خواستی کمکت کند.اگر حرفی زدی تایید کند.موقع حمله پشتت را داشته باشد،اگر شکست خوردی برطرفش کند،کار خوبت را فراموش نکند،درخواستی اگر کردی به تو بدهد،اگر رویت نشد شروع کنی خودش صحبت را پیش بکشد،اگر دچار مصیبتی شد اندوه او تو را هم ناراحت کند
5?
امام حسن(ع) اهل نامه نگاری بودند . به دوستان و دشمنان نامه می نوشتند.حتی با پدر بزرگوارشان امام علی(ع)نامه نگاری داشتند که سه تا از نامه های به ایشان در نهج البلاغه آمده است.
از میان نامه های متعددی که حضرت در طول حیاتشان نوشته اند متن 8 نامه در کتابهای تاریخ ثبت شده است:3نامه خطاب به معاویه در جریان ماجراهایی که منجر به صلح شد ،یکی خود صلحنامه ،2 نامه به زیاد بن ابیه برای رفع ستم از یکی از شیعیان ، یک نامه در جواب سوال حسن بصری که از ایشان درباره معنای “استطاعت” سوال کرده است و یک نامه هم به گروهی از شیعیان که در آن دوستی آنها با اهل بیت را تجلیل کرده اند.
معمولا امام نامه هایشان را اینطوری شروع می کردند : “من عبد الله حسن بن علی امیرالمومنین الی . . .”از طرف بنده خدا حسن پسر علی امیر مومنان به… یک بار ابن زیاد در جواب نامه امام ایشان را حسن بن فاطمه خطاب کرد و در آن نامه به امام اهانت هایی کرده بود.امام در جواب او این متن کوتاه را نوشتند:”من حسن بن فاطمه الی زیاد بن سمیه . والسلام”ظاهرا این ، تند ترین کلماتی بوده که کسی از امام مجتبی شنیده شده است.
6?
امام حسن (ع)- بر خلاف آن چیزی که برخی عوام میگویند- در امر جنگ و جنگاوری تبحر و مهارت بسیاری داشتند.آن حضرت در جنگ صفین جناح راست لشگر کوفه را فرماندهی می کردندو مالک اشتر زیر نظر ایشان می جنگیدند.یا در جنگ جمل،وقتی که طلحه و زبیر کشته شده بودند و تنها انگیزه سپاه مقابل برای جنگیدن اتاق کوچک عایشه بر روی شتر بود ، امام علی(ع) ابتدا پسرش محمد حنفیه را مامور کرد تا برود و ماجرای شتر را ختم کند . او نیز نیزه پدر را برداشت و رفت امام نتوانست از حلقه دشمن عبور کند و برای همین برگشت. امام حسن (ع) نیزه را از او گرفت و خیلی زود برگشت .چون که غائله ختم شده بود.محمد حنفیه که خودش از شجاعان عرب بود ، پیش پدر شرمنده شده بود ولی امام علی (ع) او را اینطور دلداری اش داد : “ناراحت نباش . او پسر پیامبر است ، تو پسر علی هستی!”پس این هم که برخی صلح امام حسن (ع) را در برابر قیام عاشورا قرار میدهند آن را به خاطر تفاوت روحیه این دو برادر می گویند،هیچ مستند تاریخی ندارد.اتفاقا مستندات تاریخی عکس این مطلب را هم نشان میدهد.یکی اش اینکه امام حسین(ع) هم بعد از شهادت امام حسن 11 سال در زمان خلافت معاویه و در حالت صلح با او زیستند.
7?
و بالاخره اینکه امام حسن (ع) نزد مسلمین بسیار محبوب بود و ماجرای صلح نه بخاطر عدم اقبال مردم به آن حضرت بلکه دقیقا بر عکس بخاطر محبوبیت فوق العاده امام حسن (ع) اتفاق افتاد . به این شکل که معاویه در زمان امام علی (ع)بهانه خونخواهی عثمان را داشت که ادعا می کردند شیعیان امام در قتل عثمان دخیل بوده اند.وقتی امام حسن (ع) به خلافت رسید این بهانه از بین رفته بود چرا که روزی که عثمان کشته شد امام و برادرش امام حسین (ع) جلو خانه عثمان بودند و از خانه او دفاع میکردند بعلاوه که اگر جنگ صفین را میشد به سابقه مسایل خلافت ربط داد و برای شامیان این توضیح را آورد که علی (ع) از قبل داعیه خلافت داشته است در مورد امام حسن اینطور نبود و ایشان با انتخاب طبیعی جامعه به رهبری رسیده بودند.همه اینها به کنار عمرو عاص به معاویه این نکتنه را هم گوشزد کرد که امام حسن (ع) نوه پیامبر (ص) است ، بزرگوار است ، مردم دوستش دارند . . . پس اصلا به صلاحشان نیست که با حضرت بجنگند .
برای همین ها بود که باز هم شامیان حقه زدند و وقتی که سفیران معاویه به کوفه آمدند ، از همان اول در حین گذر از کوچه ها با صدای بلند داد میزدند و میگفتند که “مردم!!خدا را شکر که به دست پسر رسول خدا خون ها را حفظ کرد و فتنه ها را خوابانید و مسلمین را صلح داد” حتی معاویه به برخی صحابه پول داد تا برایش حدیث جعل کنند و بگویند که از پیامبر (ص) شنیده اند که خدا وند به وسیله نوه اش جنگ داخلی مسلمان ها را تمام میکند.با این حیله بعدا معاویه توانست سپاه کوفه را بخره و در آنها شکاف بیاندازد.چون ماموران و جاسوسان معاویه مدام بین کوفیان میگفتند حسن بن علی(ع) که راضی به جنگ و مسلمان کشی نیست پس تو خودت را خراب نکن/ با معاویه کنار بیا/لااقل یه پولی بگیر / . . . و نظایر اینها.
اینکه گاهی در مظلومیت امام گفته میشد کسی ایشان را “مذل المومنین” یعنی خوار کننده مومنان خطاب کرده ، آن شخص یکی از خوارج بوده و فقط هم یک نفر بوده است .”پسر پیامبر” همیشه بین مسلمین عزیز و محترم بود .
روزه گرفتن برای چه بیمارانی ممنوع است؟
ماه رمضان، فرصتی است که همه دوست دارند در برکت و رحمت گسترده اش شریک باشند.
در این میان، بیماران، سالمندان و کسانی که وضعیتهای خاص فیزیولوژیکی مانند بارداری و شیردهی و یا بیماریهای خاصی را از سر میگذرانند، معمولاً با یک سوال عمده مواجهاند: آیا میتوانند روزه بگیرند یا نه؛ و این که اگر روزه بگیرند، آیا با مشکل روبه رو نخواهند بود؟
اگرچه نمیتوان برای همه بیماران مزمن، یک حکم کلی صادر کرد و هر بیمار، شرایط خاص خود را دارد و فقط و فقط پزشک معالجش میتواند درباره این که او میتواند روزه بگیرد یا نه، نظر قطعی بدهد؛ با این حال نکاتی در مورد هر بیماری وجود دارد که میتواند به تصمیمگیری درست بیمار و پزشکان کمک کند.
مرور این نکات، شاید چند فایده مهم داشتهباشد؛ اول این که در هر شرایطی، روزه گرفتن به صلاح فرد نیست و حتی از لحاظ شرعی هم توصیه نمیشود. دوم این که میتوان با ایجاد برخی تنظیمها در برنامه غذایی و دارویی و آگاهی از علائم هشدار، در بسیاری از بیماریها به راحتی روزهداری کرد، بدون اینکه هیچ مشکل جدیای به وجود آید.
بیماران دیابتی
بیمار دیابتی که بدون انجام مشاوره با پزشک، روزهداری میکند، در معرض خطر جدی افزایش درازمدت قند خون قرار دارد که این امر علاوه بر عوارض جسمی، عوارض جانبی دیگری از جمله افزایش هزینه و حتی غیر ممکن شدن درمان را در پی دارد.
حفظ مقدار قند خون در محدوده طبیعی، بین 60 تا 140 میلی گرم درصد، هدف اصلی در درمان دیابت است؛ از طرف دیگر نوع تغذیه، و بالطبع روزهداری، میتواند روی این شاخص مهم سلامت بیمار، تاثیر جدی بگذارد.
کارشناسان اعتقاد دارند افرادی که قادر به کنترل قند خون خود در حد طبیعی هستند، با داروهای خوراکی یعنی قرص، با رعایت شرایط خاص و اندازهگیری به موقع قند خونشان، میتوانند با سلامت و اطمینان کافی در این فریضه الهی شرکت کنند. بنابراین، شاید بتوان گفت:
اولین قدم برای فرد دیابتی که میخواهد در فریضه روزه همگام سایرین باشد، این است که تجهیزات لازم برای اندازهگیری قندخون، یا حداقل ادرار را در منزل داشتهباشد.
بدون پایش مداوم قند خون، یا تخمین آن از طریق آزمایش ادرار، نمیتوان از ایمن بودن روزهداری اطمینان کافی داشت.
به گفته متخصصان، میزان قند خون بیماران دیابتی روزهدار باید قبل از سحر حداکثر 120 میلی گرم درصد، دو ساعت بعد از سحر حداکثر 160 میلی گرم درصد، بین ساعت 1 تا 3 بعدازظهر حداقل 70 میلی گرم درصد، قبل از افطار حداکثر 120 میلی گرم درصد و دو ساعت بعد از افطار حداکثر 160 میلی گرم درصد باشد.
پزشکان توصیه میکنند بیماران روزه دار در هنگام افطار، قبل از خوردن هر غذایی، قرص خود را میل کنند و پس از گذشت مدتی، غذا خوردن را آغاز کنند.
اما قضیه در مورد بیماران تحت درمان با انسولین فرق میکند. استفاده از این دارو با احتمال بالای افت قند خون همراه است، بنابراین لازم است این بیماران در فواصل نزدیک به هم غذا میل کنند، به همین دلیل، روزهداری به هیچ عنوان برای آنها توصیه نمیشود.
ضمن اینکه بیماران انسولینی، معمولاً نمیتوانند نوبت تزریق خود را، مگر در موارد خاص و زیر نظر مستقیم پزشک معالج، حذف یا جابه جا کنند. به همین دلیل توصیه تمام پزشکان و متخصصان به این بیماران این است که روزه نگیرند.
بیماریهای قلبی
مطالعات نشان دادهاند روزه داری میتواند با کم کردن عوامل خطر، به پیشگیری از بیماریهای قلبی کمک کند. دکتر مظهری درباره اثر روزه میگوید: "در طول ماه مبارک رمضان، سطح هموسیستئین خون به مقدار قابل ملاحظهای کاهش مییابد و این اثر در کنار کاهش میزان چربیهای خون و حتی تعدیل وزن بدن، میتواند باعث کنترل بیماری های قلبی- عروقی شود."
اما درباره افرادی که کارشان از این مرحله گذشته و به این بیماریها مبتلا شدهاند، چون باید داروهای خود را راس ساعت مشخصی مصرف کنند، اغلب اجازه روزه گرفتن به آنها داده نمیشود.
افت سطح داروهای قلبی، باعث عوارض جبران ناپذیری نظیر بزرگ شدن قلب و حتی سکته و حملات قلبی میشود. ضمن این که به دلیل حساسیت این بیماران به انواع استرسها، حتی احساس گرسنگی برایشان مناسب نیست.
دکتر مینا ایزدیار عضو انجمن حمایت از بیماران مبتلا به تالاسمیبایدها و نباید های روزه داری را برای مبتلایان به تالاسمیتشریح کرد .
دکتر "مینا ایزدیار" ، فوق تخصص خون و آنکولوژی کودکان و عضو هیات مدیره انجمن تالاسمی ایران در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا ابتدا به تعریفی از بیماری تالاسمیپرداخت و گفت:
تالاسمی، نوعی کم خونی ارثی است که به علت اختلال در کارایی گلبولهای قرمز خون پدید میآید که این گلبولها حاوی هموگلوبین هستند که اکسیژن را از ریهها به بافتهای بدن منتقل میکنند.
وی گفت: بیماری تالاسمی زمانی بروز میکند که بدن فرد قادر نباشد به میزان لازم هموگلوبین بسازد و به همین دلیل نیز اکسیژن کافی به بافتهای بدن وی نمیرسد.
ایزدیار گفت: بیماری تالاسمیبه دو نوع "آلفا" و "بتا" تقسیم میشود و تالاسمی شایع در ایران از نوع بتا است که خود بر سه نوع "خفیف" و "متوسط "و " شدید " قابل تقسیم است.
این فوق تخصص خون و آنکولوژی کودکان در مورد شرایط روزه داری بیماران مبتلا به تالاسمیگفت: بیماران مبتلا به تالاسمیشدید (ماژور) چون تحت درمان هستند و باید به طور مرتب خون تزریق کنند، نمیتوانند روزه بگیرند .
عضو هیات مدیره انجمن تالاسمی ایران توضیح داد، بیماران مبتلا به تالاسمیشدید به دلیل کم خونی ایجاد شده ناشی ازبیماری توانایی خود را از دست میدهند و قادر به روزه گرفتن نیستند .
ایزد یار در مورد مبتلایان به تالاسمی متوسط یا اینتر مدیا نیز گفت: این دسته از افراد نیز به دلیل کم خونی قادر به روزه گرفتن نیستند.
رییس انجمن حمایت از بیماران مبتلا به تالاسمی، تنها آندسته از بیماران تالاسمی را قادر به روزه گرفتن دانست که تالاسمیخفیف (مینور) داشته باشند.
وی تاکید کرد: چنانچه میزان هموگلوبین افراد مبتلا به تالاسمیخفیف کمتر از 11 باشد، بهتر است روزه نگیرند.
بیمارانی با مشکلات روانی
دکتر مصطفی نجفی، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان، در مورد این که آیا بیماران اعصاب و روان هم میتوانند روزه بگیرند، بسیار خوشبین است: "روزهداری در بیماران مبتلا به اختلالات روانی خفیف علاوه بر جنبههای مذهبی، به عنوان یک شیوه رواندرمانی و تغییر رفتار محسوبشده و سلامت روانی آنها را تقویت میکند."
با این حال، رعایت احتیاط از توصیههای موکد ایشان برای این بیماران است: "این بیماران باید علاوه بر تغذیه مناسب، برنامهریزی خاصی برای مصرف داروهای خود در افطار و سحر نیز داشتهباشند، چرا که اگر در مرحله بهبود باشند، اما تغذیه مناسب نداشتهباشند، از نظر مکانیسمهای تطابق روانی ضعیفتر عمل کرده و به خوبی نمیتوانند با شرایط خاص این ماه و تغییرات به وجود آمده در برنامه روزانهشان، کنار بیایند. در نتیجه ممکن است با عود یا تشدید علائم بیماری مواجه شوند. به همین دلیل توصیه میشود این قبیل بیماران از روزهداری مستمر یک ماهه خودداری کنند".
به گفته دکتر نجفی، روزهداری برای بیماران مبتلا به اختلالات روانی حاد، مضر است، بنابراین از لحاظ شرعی نیز منع دارد.
بیماریهای مغز و اعصاب
در برخی بیماریها، میتوان با استفاده از داروهایی که اثر طولانیمدتتری دارند و نیز استفاده از 1 یا 2 دوز دارو، به جای مصرف 3 دوز منقسم، بیماری را کنترل کرد و در عین حال روزه هم داشت. برخی بیماریهای مغز و اعصاب از این جملهاند.
اما دکتر کتایون علیخانی، متخصص مغز و اعصاب این گونه هشدار میدهد که در برخی از این بیماران، مانند افراد مبتلا به صرع، مصرف سر وقت و به موقع داروهای ضد تشنج در طول شبانهروز الزامی است و مصرف داروهای آهستهرهش پاسخگو نیست.
به همین علت روزه گرفتن برای این بیماران توصیه نمیشود؛ به خصوص اینکه تغییرات قند خون، املاح و الکترولیتها در بدن، بر آستانه تشنج بیمار تاثیرگذار است. به گفته متخصصان مغز و اعصاب، 99 درصد بیماران مبتلا به صرع به همین دلایل، قادر به روزهداری نیستند.
اما در بیماران مبتلا به ام-اس که مشکل خاصی ندارند، چون گرفتاری آنان عمدتاً در سیستم اعصاب مرکزی است، هیچ منعی برای روزهداری وجود ندارد؛ با این حال، بهتر است قبل از روزهداری با پزشک معالج خود در این باره مشورت کنند.
گرسنگی طولانی مدت، ممکن است در برخی بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی، سبب عود حملات آنها شود. بنابراین بیماران میگرنی با علایم شدید و یا میگرنهای پیچیده با علایم مغز و اعصاب نمیتوانند روزه بگیرند. ولی بیماران تحت درمان، میتوانند بدون نگرانی در ایام ماه مبارک رمضان روزه بگیرند.
روزه و کودک
بعضی از والدین معتقدند که اگر فرزندشان چاق است میتواند روزهداری کند و گمان میکنند تنها حذف وعده غذایی موجب کاهش وزن او خواهد شد.
اولاً بهتر است بدانید هیچ کسی به این شیوه وزن کم نمیکند و چه بسا از آنجا که ما در ماه رمضان بیشتر از هر ماه دیگر پرخوری میکنیم حتی یک گرم هم وزن کم نکنیم.
ثانیاً شما برای رسیدن به این هدف باید سعی کنید فرزندتان متناسب با فعالیتی که دارد کالری دریافت دارد.
اینکه قرار باشد در وعده افطار پرخوری کند و یا در سحری بیش از نیازش بخورد بیفایده است.در ضمن شما باید دقت کنید برای تامین نیاز بچهها حتماً برنامه غذایی سالمی درنظر بگیرید.
درست است که بچهها مانند بزرگسالان مشکلاتی مانند زخمهای گوارشی ندارند اما چه بسا ناگهان با یک خونریزی گوارشی مواجه شوند یا برای مثال بچههایی که یبوست یا اسهال دارند و بچههایی که سوزش سر دل داشته و یا ترش می کنند پیش از روزهداری باید با پزشک متخصص مشورت کنند.
برای کسی که یبوست دارد خوب است میوه و سبزی و آب بیشتری در فاصله افطار تا سحر مصرف کند.حتی بچههایی که در سلامت کامل هستند نباید ناگهان آش و حلیم و سپس یکی دو لیوان چای شیرین و بسیاری غذاهای دیگر را پشت سر هم بخورند.
خوب است با کمیفرصت یکی دو ساعته و به ترتیب با یک غذای سبک مانند سوپ مقوی و چند لقمه نان و پنیر وگردو شروع کرده و در آخر شب شام بخورند.در این میان هم مواد آبکی و میوه استفاده کنند.
شما باشیوه غذایی غلط می توانید به دستگاه گوارشی بچهها به خصوص آنهایی که استعداد ابتلا به یکسری مشکلات را دارند، صدمه بزنید.
همزمانی ماه رمضان با شروع مدرسهها باید مد نظر شما باشد و اگر فرزندتان مشکل خاصی دارد درباره شیوههای روزه داریاش دقت کنید.
هر چند که آنها در محیطهای گرم مانند نانوایی و دیگر مشاغل که تعریق و از دست دادن آب زیاد است,قرار ندارند اما همواره بیتوجهی به نکات ساده است,که شاید مشکل ساز شود.
شاید بتوانیدبا یک برنامه صحیح و رساندن کالری تنها به اندازه نیاز بچهها مشکل چاقی آنان را رفع کنید. همه این مسایل منوط به آن است که از نظر مشکلات احتمالی جسمی او را چک کرده و یک شیوه صحیح زندگی را از همین ابتدا به او بیاموزید که غذای کم حجم و پر کالری بخورد.
فرمان تغذیه در ماه رمضان
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است
(دکتر علی شریعتی)
***************************
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند ( دکتر علی شریعتی )
***************************
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی )
***************************
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است (دکتر علی شریعتی)
***************************
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی)
***************************
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری (دکتر علی شریعتی)
***************************
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)
***************************
خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که عشق ورزیدن بهتر از زندگی کردن است و به هر که دوستتر میداری بچشان که دوست داشتن بهتر از عشق ورزیدن است(از نظره دکتر شریعتی عشق تب تندی هست که خیلی زود خاموش میشه و به خاطر همینهکه دوست داشتن برتر است)
***************************
من هرگز نمی نالم، قرنها نالیدن بس است. من میخواهم فریاد بزنم، اگر نتوانستم سکوت میکنم، خاموش بودن بهتر از نالیدن است، نالیدن فرزندان ماکیوالیسم را مغرور میکند.......
***************************
خدایا زیستنی به من بیاموز که از بیثمری لحظهی مرگ حسرت نخورم. خدایا: تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت!!
***************************
زندگی یعنی آزادی، ایمان، فرهنگ، نان و دوست داشتن
***************************
عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف میشود و اگر تماس تداوم یابد به ابتذال کشیده میشود، و تنها با بیم، امید، تزلزل، اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند میماند.امّا دوست داشتن با این حالات نا آشناست. دنیایش دنیای دیگریست..........!
***************************
خدایا همواره تو را سپاس میگزارم که هرچه در راه تو و پیمان تو پیشتر میروم، بیشتر رنگ میبرم، آنها که باید مرا بنوازند میزنند، آنها که باید همگامم شوند ساده راهم میشوند، آنها که باید امیدوارم کنند و تبرئهام کنند، سرزنشم میکنند نومیدم میکنند......تا چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند، تنها از تو یاری طلبم، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد
تاتکلیفم با تو رشن شود.تا تکلیفم با خودم معلوم گردد!!
***************************
خداوندا من در کلبه حقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرشه کبریایی خود نداری! من خدای چون تو دارم و تو چون خودی نداری!
.: Weblog Themes By Pichak :.