اردیبهشت 92 - فروشگاه اینترنتی جهان کالا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید، حضرت حجت علیه السلام به همین از ما راضى است؛ زیرا:« أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ تَوَرَّعَ عَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ. »(1)پرهیزگارترین مردم، کسى است که از کارهاى حرام بپرهیزد. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نِقابِ دیدار ما از آن حضرت است.

 



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:31 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

آیت الله بهجت :

آیا نباید توجّه داشته باشیم که ما رییسى داریم که بر احوال ما ناظر است؟! واى بر حال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم، و یا او را در همه جا ناظر ندانیم! گناهان شخصى که در خلوت انجام مى گیرد و ربطى به امور اجتماعى ندارد، استحقاق جهنّم را دارد « إِلّا بِتَوبَةٍ مُناسِبَةٍ لِلْحالِ »؛ (مگر این که بعد از آن توبه اى مناسب حال، انجام گیرد.) عواقب گناهان اجتماعى که موجب تغییرات در جامعه و اختلال نظام و انحلال آن، و یا تحریم حلال و ترک واجب و یا مصادره ى اموال، هتک حرمت و قتل نفوس زکیّه و ریختن خون مسلمانان و حکم به ناحقّ و...مى شود، چگونه خواهد بود؟

با وجود اعتقاد به داشتن رییسى ـ که « عَیْنُ اللّه النّاظِرَة »(1) است ـ آیا مى توانیم از نظر الهى فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؟! و هر کارى را که خواستیم انجام دهیم؟! چه پاسخى خواهیم داد؟ همه ادوات و ابزار را از خود او مى گیریم و به نفع دشمن به کار مى گیریم، و آلت دست کفّار و اجانب مى شویم و به آنها کمک مى کنیم! چه قدر سخت است اگر براى ما این امر ملکه نشود که در هر کارى که مى خواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت او را در نظر نگیریم و رضایت و خوشنودى او را جلب ننماییم! البته رضایت و سخط او در هر امرى معلوم است، و ظاهرا منتهى به واضحات مى شود، و در غیر واضحات و موارد مشکوک باید احتیاط کنیم.
در همین اواخر اتّفاق افتاده که شخصى در تقلید و تعیین مرجع شایسته شکّ و تردید داشت، در خواب چهره ى شخص مورد نظر را به او معرفى کردند. به نجف رفت و پس از مدّتى جست و جو او را پیدا کرد.
هم چنین براى بعضى اتّفاق افتاده که در بقا بر تقلید یا عدول به حىّ تردید داشته اند، از قبر معصوم شنیده است که « باقى باش! »البتّه هر کدام از این نقل ها قابل تکذیب است، ولى از مجموع این قضایا معلوم مى شود که امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ متوجّه و مراقب ما است، و نمى توان گفت از احوال ما مطّلع نیست و ما هر کار و یا هر چه را خواستیم، مى توانیم آزادانه انجام دهیم.



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:29 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

سرباز پیاده هم وزیر می شوداگر به راه خود ادامه دهد

 



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:29 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

 

«نجف اشرف»، رسم بر آن بود که اگر کسی از دوران تحصیل رسمی فارغ می‌شد و می‌خواست به وطن خود مراجعت کند، یک‌سالی به درس اخلاق می‌نشست و در صفای باطن می‌کوشید؛ چه، پیش از این، علما بر این نکته اتّفاق داشتند که اگر کسی بدون آنکه صفای نفس را به دست آورد در تحصیل اصطلاحات علمی بکوشد، نه تنها نمی‌تواند برای جامعة خود مفید باشد، که چه بسا زیان‌هایی نیز به آن وارد سازد. ازین رو گذشته از تذهیب نفس در طول دوران تحصیل، همواره فارغ‌التّحصیلان را بر آن می‌داشتند که پیش از ورود به عرصة اجتماع و به دست گرفتن مناصب اجتماعی، دوره‌ای از علم اخلاق را بیاموزند و زیر نظر استاد فن، مراتب کمال را طی نمایند.

سال‌ها پیش از این، یکی از فضلای نجف اشرف چون می‌خواست به شهر خود مراجعت کند و به خدمات علمی، اجتماعی بپردازد، با خود اندیشید که به جای آنکه یک سال به درس اخلاق بنشیند، به محضر حضرت ولیّ‌عصر(عج) بار یابد و از ایشان تقاضا کند که او را با نظر مهدویِ خویش، از چاه نفس خارج و به مراتب معرفت واصل نمایند. آن فاضل، گذشته از علوم رسمیِ حوزوی، از دانش رمل و جفر نیز آگاه بود. از این رو به محاسبه پرداخت و براساس قواعد علم جفر، دریافت که آن حضرت هم‌اکنون در «حرم سیّدالشّهدا(علیه السلام)» در کنار در معروف به «درب حضرت علی‌اکبر(علیه السلام)» نشسته‌اند. از این رو با عجله لباس بر تن کرد و به حرم مشرّف شد. امّا در کنار در مردی قفل‌ساز را دید که نشسته است و با مردی دیگر صحبت می‌کند؛ آن مرد فاضل با تعجّب به این صحنه نگریست و با خود اندیشید که: مگر ممکن است حضرت ولیّ‌عصر(علیه السلام) در کنار مردی قفل‌ساز بنشینند و با او صحبت کنند؟، از این رو در صحّت محاسبات خود تردید کرد و ناکام به خانه بازگشت.

اگر کسی ادّعای تشرّف به محضر آن حضرت کرد، وظیفة شرعی همة مسلمانان است که او را تکذیب کنند و از این سخنان باز دارند. آنچه امروزه در جامعة ما شایع شده که هر از چندگاه، گروهی خیال‌پرداز و گروهی دیگر که مفاهیم مذهبی را وسیلة اشتهار خود کرده‌اند، امروزه در کارند تا مردم را به جای آنکه به سوی آن حضرت بخوانند، به بهانة تشرّف و حتّی ارتباط دائمی، قلوب مردم را به سوی خود جذب کنند

فردای آن روز، باز براساس قواعد جفر دریافت که حضرت در کنار همان در نشسته‌اند. پس با عجله به همان مکان شتافت و با تعجّب، باز مرد قفل‌ساز را در کنار مردی دیگر مشاهده کرد؛ امّا اندیشة دیروزین باز او را به بازگشت وا داشت و او نامراد به خانه مراجعت کرد.

فردای آن روز، برای سومین مرتبه دست به دانش جفر برد و نتیجه را همچون دو روز نخستین یافت؛ عجیب آنکه چون به صحن مطهّر مشرّف شد همان صحنة روزهای گذشته را دریافت؛ مرد قفل‌ساز به همراه مردی دیگر نشسته و با هم صحبت می‌کنند.

فاضل ما در این مرتبه یقین کرد که آن مرد دومین خود حضرت ولیّ‌عصر(عج) هستند، از این رو به سوی ایشان شتافت و چون به محضر ایشان رسید آن حضرت برخاستند و فرمودند: «تو خودت را اصلاح کن من خودم به ملاقاتت می‌آیم!» و پس از ادای این جمله غایب شدند.

مرد فاضل با تعجّب از آن قفل‌ساز پرسید: این آقا که با تو صحبت می‌کردند، کیستند؟ و قفل‌ساز پاسخ داد: من ایشان را نمی‌شناسم، امّا مرد بسیار ملّایی است و چیزهایی که هیچ کس بلد نیست را بلد است! مثلاً می‌گوید: جدّم اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در این نقطه از اسب بر زمین فرو افتادند؛ حضرت علی اکبر(علیه السلام) در این نقطه به شهادت رسیدند، گویا این آقا در آن زمان در واقعة کربلا حاضر بوده‌اند که این ‌چنین دقایق و مشخّصات آن روز را بیان می‌کنند. به هر حال مصاحبت با ایشان بسیار لذّت‌بخش است و من از نکات ایشان بسیار لذّت می‌برم.

فاضل ما از او پرسید: چه مدّت است که با این آقا دوستی پیدا کرده‌ای؟

پاسخ شنید: دو ماهی است که این آقا به سراغ من آمده و هر روز یکدیگر را در این مکان ملاقات می‌کنیم.

آن مرد دانشمند، پس از این ماجرا به تهذیب نفس پرداخت و دریافت که نخست می‌باید مقدّمات تشرّف را حاصل کرد تا پس از آن، خود آن حضرت عنایت کنند و فرد را به حضور خویش بپذیرند.

 



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:27 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

 

برخی روایاتی که از وجود مقدّس حضرت رضا علیه السلام وارد شده، آن حضرت یکی از علل غیبت و تأخیر ظهور حضرت مهدی علیه السلام را «آزمایش و امتحان» مردم می دانند. از مجموع اخبار وارد شده در این زمینه چنین برمی آید که امتحان غیبت امام عصر علیه السلام یکی از دشوارترین امتحانات الهی است.(1)

دشواری این امتحان به حدّی است که حتی معتقدان به امامت و ولایت هم در آن آزمون مصون از لغزش نخواهند بود. اساساً این امتحان برای امامت باوران است، و دیگران قبل از این رتبه، امتحان خود را داده اند. اکنون در زمان غیبت آخرین پیشوا، خداوند می خواهد ثابت قدمها را از افراد سست ایمان وسطحی نگر جدا سازد.

آدمی باید در اعتقادات خود بسیار استوار باشد تا در اثر این سختی ها و ناملایمات، نلغزد و در عقاید خویش سست نشود. ضمناً از پیشوایان خود سپاسگزار باشد که قبل از آن که زمان غیبت فرا رسد، خطرات و لغزشگاه های آن دوران را گوشزد کرده اند.

دشواری امتحان از این جهت است که انسان به گونه ای اعتقاداتش را از دست می دهد که خودش هم متوجه نمی شود. این مطلب، احتیاج به مدت زمان زیادی هم ندارد، بلکه یک صبح تا غروب برای بی دین شدن کفایت می کند! (2)

امام هشتم علیه السلام در بیان شیوائی در توصیف و تبیینِ برخی از فتنه هایی که دامنگیر مردم می شود می فرمایند :

«لابُدَّ مِنْ فِتْنَةٍ صَمّاءَ صَیْلَمٍ، تَسْقُطُ فیها کُلُّ بِطانَةٍ وَوَلیجَةٍ، وذلکَ عِنْدَ فِقْدانِ الشّیعة الثالثَ مِنْ وُلْدِی ؛ یَبْکی عَلَیهِ أهلُ السَّمَاءِ وَأهْلُ الأرْضِ وَکُلُّ حَرِیٍّ وَحَرّان، وکُلُّ حَزِینٍ لَهْفَان». (3)

فتنه ای کور (خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا می رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سوّمین امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته وهر غمگین واندوهناکی بر او (مهدی علیه السلام) می گرید.

با این همه، در عین ناامیدی، در زمانی که گمان نمی رود و با محاسبات عادی قابل پیش بینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر داده خواهد شد و یاران با وفای آن حضرت فرا خوانده می شوند. این ندای ملکوتی، دلهای اندوهناک و سوخته م?منان را تسلّی می بخشد و سبب عذاب کافران می گردد

حضرت رضا علیه السلام از «فتنه» خبر می دهند. «فتنه» به معنای امتحانی است که انسان را می فریبد و هرکس ممکن است در مقابل جاذبه شدید آن، کشیده شود و بلغزد. به علاوه در بیان دشواری این امتحان تصریح فرموده که این فتنه «صمّاء صَیلَم» است. («صَمّاء» یعنی «کر» و «صیلم» به معنای «شدید» است) ؛ یعنی این امتحان چنان سخت و نامعلوم است که دوستان و خواص را هم بر زمین می زند و همه در معرض سقوط و انحراف قرار می گیرند.

امام هشتم علیه السلام این زمان را زمان گریه اهل آسمان و زمین دانسته اند. دوره ای که اهل درد، از گم کردن امام زمانشان، غمگین وافسرده خاطرند، شادی و خوش حالی نمی بینند ؛ چون غم امام غائب از دل ایشان بیرون نمی رود و زندگی آنها با غم و اندوه بر غیبت امام زمانشان عجین است. لذا در پی خوش حالی های اهل دنیا نیستند و در شادی ها و جشن ها، دلِ سوخته آنها التیام نمی یابد.

علی بن موسی الرضا علیه السلام سپس فرمودند :

«... کَمْ مِنْ حَرِیٍّ مُ?مِنَة وکَمْ مِنْ مُ?مِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَیرانَ حَزینٍ عِنْدَ فِقدانِ الماءِ المَعین! کأنّی بِهِم آیِسٌ، کانُوا قد نُودُوا نِداءً یُسْمَعُ مِنْ بُعْدٍ کمایُسْمَعُ مِنْ قُرْبٍ، یَکونُ رَحمةً عَلَی المُ?مِنین وَعَذاباً عَلَی الکافِرینَ». (4).

... چه بسیارند زنها و مردهای م?من که در گم کردن «ماء مَعین» دل سوخته و اندوهناک و سرگردان و ناراحت اند! گویی آن ها را می بینم که در بدترین وضعیّت نومیدی هستند. (در هنگام ظهور) آنها را صدا می کنند، با صدایی که از دور - همچون نزدیک - شنیده می شود که این ندا برای م?منان رحمت و برای کافران عذاب است.

این اوصاف حال شیعه دلسوخته، هنگام گم کردن «ماء مَعین» است و حزن و اندوهی که برای محروم ماندن از این آب گوارا دارد.

فتنه ای کور (خیلی مبهم و پیچیده) در راه است و ناگزیر فرا می رسد که هر خودی و دوست نزدیکی را سرنگون می کند. این فتنه زمانی است که شیعیان، سوّمین امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمین و هر زن و مرد دلسوخته وهر غمگین واندوهناکی بر او (مهدی علیه السلام) می گرید

دردِ شیعه این است که این ماء مَعین چرا غائب شده است؟! چرا وقتی بخواهند دیگران را به سوی امام عصر علیه السلام متوجه سازند باید نشانی «بئر مُعطّله» (5) را بدهند؟! (6).

با این همه، در عین ناامیدی، در زمانی که گمان نمی رود و با محاسبات عادی قابل پیش بینی نیست، به صورت ناگهانی ندای ظهور سر داده خواهد شد و یاران با وفای آن حضرت فرا خوانده می شوند. این ندای ملکوتی، دلهای اندوهناک و سوخته م?منان را تسلّی می بخشد و سبب عذاب کافران می گردد.

 

پی نوشتها :

1- در این زمینه، به کتاب ارزنده منتخب الاثر، بابهای 27 و47، فصل 2 مراجعه شود.

2- بحارالانوار، ج52، ص101، ح2.

3- بحارالانوار، ج51، ص152، ح2.

4- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص6.

5- این اصطلاح برگرفته از آیه 45 سوره مبارکه حج می باشد.

6- با مراجعه به تفاسیر اهل بیت علیهم السلام می بینیم که در تفسیر «بئر مُعَطَّله» فرموده اند : «کَم مِنْ عالِمٍ لا یُرجعُ إلیه ولا یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ». [کنز الدقائق 531:6 بنقل از مجمع البیان] عالِم به چاه آب تشبیه شده که از آن مادّه حیات استخراج می شود و مراد از معطّل و بدون استفاده ماندنِ چاه آب، مراجعه نشدن به عالِم و بهره نبردن از علم اوست

 



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:27 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

آیت الله بهجت :

سبب غیبت امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمى رسد، وگرنه اگر در میان ما بیاید و ظاهر و حاضر شود چه کسى او را مى کُشد؟!

آیا جنّیان آن حضرت را مى کشند، یا قاتل او انسان است؟!

ما از پیش در طول تاریخ ائمّه ـ علیهم السلام ـ، امتحان خود را پس داده ایم که آیا از امام تحفّظ، و اطاعت مى کنیم، و یا این که او را به قتل مى رسانیم؟!

انحطاط و پستى انسان به حدّى است که قوم حضرت صالح ـ علیه السّلام ـ ناقه ى صالح را با این که وسیله ى ارتزاق و نعمت آن ها بود، پى کردند، چنان که قرآن کریم درباه ى آن مى فرماید:

«لهَا شِرْبٌ وَ لَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ»(1) یعنى، یک روز آب سهم شما باشد و روز دیگر سهم آن. آن ناقه، یک روز آب چاه را مى خورد و در عوض به آن ها شیر مى داد!

بنابراین، همان گونه که ممکن است عُقلا خزینه و انبار نعمت خود را نابود کنند، هم چنان که ناقه ى صالح را کشتند، امکان دارد که ما انسان هاى عاقل(!) نیز امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را که تمام خیرات از او است و از ناقه ى صالح بالاتر و پر فیض تر است براى اغراض شخصیّه ى خود به قتل برسانیم!



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:25 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

images/stories/slidshwo/01.jpg



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:24 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

وقت باران است شاید .

ای نسیم ببار .

باز هم ببار .

بر من .

برما

بر هر که تو او را یار می دانی شاید هم من .اورا .

قهر نباش اگر چه دانم که نیستی .

قلبهای من وما خسته است .اگر چه در رسیدن به تو ناتوان .این هم توجیهی است . البته .

مولا جان در اندوه شب های من وما

تو یاری بخش باش وبر باطنمان ببار آنقدر که سیل که نه اقیانوسی از نورت در وجودمان جاری شود

اگر میشنوی ومیبینی .

دراین تنهایی ما را ببین . شاید ....

 

نوشته شده توسط ضیافت

 



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:22 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

آیین چراغ خاموشی نیست.

اگر چه دنیا پر از افسانه های روشن است .



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:21 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر

سالهاست که از حضورمان بر روی زمین میگذرد.

دورانی پر از تاریکی و روشنگری

مدتهاست که بشر دور از مبدا خود غریبانه روی زمین خدایش زندگی می کند .

دراین مدت کم نبودند انسانهایی که راه زندگی در این دنیای زمینی را پیدا کرده وبه دنبال آرامش دیگران راه هدایتگری را برگزیدند. و پا به پای برگزیدگان عالم در پی هدایت بشر به حرکت به سمت خاستگاه اصلی خود بودند .

یارانی که در عصر معاصر اگر چه کم نیستند ولی زیاد هم نیستند .

که اگر کافی بودند امروز مولایمان اینجا بود

کاش بفهمیم که هنوز 313 نفر نشدیم ویا حتی جز سربازان 313 نفر .

زندگی دنیوی کورمان کرده خدا را که نه تمام نعمت هایش را می بینیم وبی اعتنا از کنارش می گذریم . دلم برا ی وجودی که مهدی (عج) را از ته دل وبا تمام وجود لمس کرده باشد تنگ شده است .

دلم برای قلبی که نفسش به دم مولایم گرم شده باشد تنگ شده است .

کاش رها شوم از این پیله دنیا .

مولای من کمکم کن که خود گرفتارم.

سرور من نگاهم تو را میخواند و نیازم تو را می بیند .

اما افسوس...

 

نوشته شده توسط ضیافت .



تاریخ : جمعه 92/2/20 | 11:17 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر
مطالب قدیمی تر