میخواهم بگویم
فقر همه جا سر میکشد
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست
فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند .
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود
فقر ، همه جا سر میکشد
فقر ، شب را " بی غذا " سر کردن نیست ..
فقر ، روز را " بی اندیشه" سر کردن است
تاریخ : پنج شنبه 91/6/30 | 9:25 عصر | نویسنده : فروشگاه اینترنتی جهان کالا | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.