گشودن درهای رحمت با نماز شب
اگر کمی به آیات و روایات توجه کنیم ، خواهیم دید که راه های بسیار خوبی برای رسیدن به خوبی ها فراهم می باشد که برای رسیدن به آنان ، تنها نیازمند اراده و سعه صدر می باشیم . یکی از این باب ها خواند نماز شب است که در آیات قرآن کریم ( آیه 16 سوره سجده ) و روایات به آن اشاره و تأکید شده است
*نامهاى سوره سجده
نام این سوره در بعضى از روایات و در لسان مشهور مفسران ؛ " سوره سجده " یا " الم سجده " است ، و گاه براى مشخص ساختن آن از سوره حم سجده آن را به نام " سجده لقمان" مىخوانند ، چرا که بعد از سوره لقمان قرار گرفته است ، در بعضى از روایات نیز از آن به " الم تنزیل " یاد شده است .
فخر رازى و آلوسى نیز نام سوره " مضاجع " را از جمله نامهاى آن ذکر کردهاند (به تناسب آیه 16 این سوره « تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ ... » ).
* شب زنده داران !
« تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؛ پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مىشود (و بپا مىخیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مىخوانند، و از آنچه به آنان روزى دادهایم انفاق مىکنند ! » (سجده 16)
در تفسیر جمله ؛" تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" (شبانگاه ، پهلوهاى آنها از بستر دور مىشود) دو تفسیر در روایات اسلامى وارد شده :
تفسیرى به نماز " عشاء" و اشاره به اینکه مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء به بستر نمىروند مبادا خواب آنها را بگیرد ، و نماز عشایشان از دست برود . (زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت مىپرداختند و نماز مغرب و عشاء را- طبق دستور استحباب جدایى میان نمازهاى پنجگانه- از هم جدا مىکردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود بجا مىآورند) هر گاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مىخوابیدند ممکن بود براى نماز عشا بیدار نشوند.
این تفسیر را " ابن عباس" طبق نقل در المنثور از پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله ) نقل کرده ، و در" امالى" شیخ نیز از امام صادق ( علیه السلام ) نقل شده است . ( در المنثور و امالى شیخ طبق تفسیر المیزان ، جلد 16 ، صفحه 283)
اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران ، به برخاستن از بستر و براى اداء نماز شب تفسیر شده است .
در روایتى از امام باقر (ع) چنین مىخوانیم که به یکى از یارانش فرمود : « أ لا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه :آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم ؟ »
راوى عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم. فرمود : « اما اصله الصلاة، و فرعه الزکاة، و ذروة سنامه الجهاد : ریشهاش نماز است و شاخهاش زکات ، و قله مرتفعش جهاد است .»
سپس افزود: آیا می خواهى تمام ابواب خیر را به تو معرفى کنم ؟ راوى مىگوید: بفرمائید فدایت شوم .
امام فرمود : « الصوم جنة، و الصدقة تذهب بالخطیئة، و قیام الرجل فى جوف اللیل بذکر اللَّه، ثم قرأ " تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" ؛ روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو کننده گناه است ، و بر خاستن انسان در دل شب او را به یاد خدا مىاندازد ، سپس آیه " تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ " را تلاوت فرمود .» (اصول کافى ، جلد 2 ، باب دعائم الاسلام ، حدیث 15 ، صفحه 20)
در روایتى از امام باقر (ع) چنین مىخوانیم که به یکى از یارانش فرمود: « أ لا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه :آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم ؟» راوى عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم. فرمود: « اما اصله الصلاة، و فرعه الزکاة، و ذروة سنامه الجهاد : ریشهاش نماز است و شاخهاش زکات ، و قله مرتفعش جهاد است»
در تفسیر" مجمع البیان" از" معاذ بن جبل" چنین نقل شده که در غزوه " تبوک" در خدمت رسول خدا (ص) بودم ، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود و هر کس به گوشهاى پناه مىبرد ، ناگهان دیدم که پیامبر (ص) از همه به من نزدیکتر است ، خدمتش رفتم عرض کردم: اى رسول خدا (ص) ! عملى به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند ، و از آتش دوزخ دور سازد .
فرمود : سؤال بزرگى کردى ، اما پاسخ آن براى کسى که خدا بر او آسان کرده است مشکل نیست . سپس افزود : " تعبد اللَّه و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلاة المکتوبة و تؤدى الزکاة المفروضة و تصوم شهر رمضان : خدا را پرستش کن و چیزى را شریک او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب- حق مستمندان- را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر".
بعد فرمود: و آیا می خواهى از ابواب خیرات به تو خبر مىدهم ؟ عرض کردم : اى پیامبر بفرمائید . فرمود : « الصوم جنة من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه اللَّه ثم قرأ هذه الایه تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ : روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است ، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا . سپس آیه" تتجافى جنوبهم" را قرائت فرمود" » . (مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث و تفسیر نور الثقلین ، جلد 4 ، صفحه 229)
گر چه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد ، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم بر خاستن در سحرگاه را براى نماز شب ، ولى دقت در مفهوم" تتجافى" معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مىکند ، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مىشود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است .
گر چه در باره اهمیت این نماز پر برکت همان چند روایت فوق کافى به نظر مىرسد ، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى آن قدر اهمیت به این عبادت داده شده است که در باره کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است .
دوستان حق، و رهروان راه فضیلت به این عبادت بى ریا که قلب را روشنایى و دل را نور و صفا مىبخشد همواره اهمیت بسیار مىدادند .
استفاده از فرصت های داده شده!
ممکن است بعضى همیشه توفیق بهرهگیرى از این عبادت پر برکت را نداشته باشند ، ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل است بهره گیرند و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فرا گرفته ، و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب ، و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، برخیزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند .
پیامهای آیه:
1ـ سحر خیزى و دل کندن از رختخواب ، یکى دیگر از نشانههاى مؤمنان است : « تَتَجافى جُنُوبُهُمْ » ...
2ـ عبادتهایى که با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد، ارزش بیشترى دارد: «تَتَجافى»
3ـ مؤمن ، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید: «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً»
4ـ تواضع ، سحرخیزى و انفاق ، خصلت دائمى مؤمنان است : «لا یَسْتَکْبِرُونَ ...یَدْعُونَ ...یُنْفِقُونَ» (همه با صیغهى مضارع آمده است.)
5ـ رابطهى شبانه با خداوند ، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد : « یَدْعُونَ ... یُنْفِقُونَ»
6ـ مورد انفاق ، تنها مال نیست ، بلکه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایههاى انسان نیز مىشود : « مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ »
منابع:
1- تفسیر نور، ج9
2- تفسیر نمونه ،ج 17
3- المنثور و امالى شیخ طبق " تفسیر المیزان" ، جلد 16 ، صفحه 283
4- اصول کافى ، جلد 2 ، باب دعائم الاسلام
5- تفسیر نور الثقلین ، جلد 4 ، صفحه29 2
.: Weblog Themes By Pichak :.